مرکز خدمات آموزشی و رسانه ای خانواده

منو دسترسی
1397/06/10 در ساعت 00:33:00

منبر تلویزیونی دشوار است

کارشناس برنامه‌های «دعوت و آبی روشن» از مقتضیات تبلیغات دینی در رسانه‌ها می‌گوید

منبر تلویزیونی دشوار است

از زمان اختراع تلویزیون، موضوع تبلیغات دینی در آن به عنوان یکی موضوعات پر چالش تحقیقات رسانه‌ای مطرح بوده است. یک جست‌وجوی ساده درباره تله ونجلیسم(به معنی تبلیغ دین از طریق تلویزیون)، نشان‌دهنده آن است که وعظ تلویزیونی در فرهنگ‌های غربی هم موضوع پر کشش و دارای طرفداران و مخالفان خود است.

ماه رمضان برای رسانه‌های سرزمین‌های اسلامی فرصتی تازه برای توسعه کمی و کیفی این خطابه‌هاست. گفت‌وگوی جام‌جم درباره ملاحظات این نوع برنامه‌ها با حجت‌الاسلام محمد برمایی، کارشناس برنامه‌های دینی است که فعالیت مستمر او در برنامه آبی روشن رادیو جوان طرفداران زیادی دارد.وی در ماه رمضان امسال کارشناس هر شب برنامه «دعوت» است.

آقای برمایی سخنرانی در فضاهای عمومی و مساجد و هیاتهای مذهبی سادهتر است یا حرف زدن در رسانههایی مثل رادیو و تلویزیون؟

جواب درست به این سوال آن است که هر کدام مقتضیات و سختی‌های خودش را دارد. اما اگر قرار باشد، کارشناس مذهبی کاری فراتر از یک مونولوگ یک طرفه انجام دهد و به بیان ساده بتواند افراد را در مدیوم رسانه جذب خودش کند، قاعدتا امکاناتش از سخنرانی در مسجد کمتر است و به همین دلیل هم این کار دشوارتر خواهد بود. ماهیت تخصصی علوم بین رشته‌ای هم باعث شده هر روحانی که منبر خوبی دارد؛ نتواند مطالب جدید و جذابی را به جامعه بگوید. به عبارت واضح‌تر موضوع تلویزیون برای مبلغ دینی یک کرسی تخصصی برای بیان نظرات دین در مورد پدیده‌ها و سوالات است، پس به تخصص‌های بیشتر و دقیق‌تری نیاز دارد.

مثلا در مسجد چه امکاناتی دارید که در رسانهها نیست؟

البته رسانه هم با رسانه فرق دارد. یک جا شما در این روزنامه با مخاطب حرف می‌زنید. یک جا مثل رادیو تمام مهارت شما در تن صدا و هنرمندی آوایی شماست. در تلویزیون هم گرچه صدا و هم سیما در خدمت سخنران قرار می‌گیرد، اما نگاه ریز مخاطب همه حرکات و واکنش‌های شما را در نظر می‌گیرد. اما در یک مسجد، چون مخاطب خودت را مستقیم می‌بینی، به راحتی می‌توانی از بازخورد رفتاری او خطابه‌ات را مدیریت کنی و حتی برای بهبود بحث از او کمک بگیری .همین رفت و برگشت‌ها امکان خیلی خوبی برای پایش و بهبود ارتباط است.

سخنرانی کردن در تلویزیون چه خصوصیاتی دارد؟

از نظر من ما با دو نوع برنامه سازی در تلویزیون خودمان در مواجهه با تبلیغات دینی منبر روبه‌رو هستیم. اولین نوع مربوط به گزارش تلویزیون از منبر است. به‌عنوان مثال یکی از موفق‌ترین کارهایی که روحانیون در رسانه ملی انجام داده‌اند، برنامه درس‌هایی از قرآن استاد قرائتی است. استاد قرائتی جریان کلاس و منبرش را تبدیل به برنامه تلویزیون کرده است. یعنی اگر دوربین هم نباشد، این منبر کارکرد جذاب خودش را داشته و دارد یا منبرهایی که از اماکن مقدسه یا لیالی قدر از مساجد انتخاب می شونداما نوع دوم مربوط به برنامه‌هایی است که ذات برنامه تلویزیونی یا رادیویی است.

اینجا دیگر کسی اطلاع ندارد که بحث جذاب است؟ روضه تاثیرگذار است یا خسته‌کننده شده است؟ مبلغ براساس تجربه و هنر و مهارت خودش از فضای بحث بهره‌مند می‌شود. این کار علاوه بر یک وضع دینی حتما یک کار هنری است که علاوه بر دانش دینی نیاز به هوش مبلغ، مهارت هنری اجرا، فن بیان و سایر چیزهایی دارد که می‌توان گفت مربوط به کار تلویزیونی است و در فضای عادی خیلی طرفدار ندارد. مثلا ممکن است به اقتضای تلویزیون و موضوع رنگ‌بندی و دکور شما لباسی را انتخاب کنید که در منابر عادی خیلی امکان استفاده از آن نیست. ما در رسانه زیر ذره‌بین دوست و دشمن مذهب هستیم. عمامه بستن و نوع پیرایش ظاهر و رنگ و حتی نوع راه رفتن و زبان بدن ما زیر نظر منتقد است و حتما باید به آن توجه داشته باشیم.

یعنی به نظرتان کارشناس یکی از عوامل برنامه مثل بازیگرها میشود؟

البته انصافا برنامه سازان فهیم ما، نگاه بسیار محترمانه‌ای به روحانیون دارند، اما واقعیت این است که اگر می‌خواهیم کار خوبی در فضای رسانه ارائه بدهیم باید مسائل آنها را بفهمیم و سعی کنیم مطالب را در چارچوب‌هایی که تعیین می‌شود و موثرتر است بیان کنیم. به‌عنوان مثال یکی از تفاوت‌های عمده‌ای که بین منابر رسانه‌ای و سنتی وجود دارد، مساله بسیار مهم وقت، بدون مقدمه بودن، جمع‌بندی کردن و بالاخره دانستن این نکته است که مخاطب حق دارد هر لحظه از ادامه دیدن برنامه انصراف دهد و تو را انتخاب نکند. در این صورت شما ممکن است یک کلامی را گفته باشید که به جای تبلیغ قابل سوءاستفاده و تقطیع هم باشد.

از طرفی به‌رغم این که سال‌هاست روحانیون در فضای رادیو و تلویزیون ما حضور دارند؛ بیشتر برنامه سازها یا از سر محبت یا عدم‌شناخت جنس کار هیچ استراتژی مناسبی برای استفاده از ظرفیت مبلغ روحانی ندارند. یعنی اگر یک روحانی توانست با توانایی‌های شخصی اش جایگاه خودش را به دست آورد، توانسته و الا رهنمود فنی که کمک کند به بهبود حضور روحانی در سیما کمتر وجود داشته است.

برخی میگویند، روحانیونی که ظاهر زیباتری دارند یا تن صدایشان تلویزیونیتر است در فضای رسانه میمانند، با این جمله چقدر موافقید؟

این موضوع دو جواب دارد. یکی منفی و یکی مثبت. واقعیت این است که جامعه باسواد شده است. برای دیدن چهره زیبا یا آدم خوش‌لباس گزینه‌های خیلی زیادی دارد. اما از جنبه مثبت ،اصل در تبلیغ دینی وقار و آراستگی است. در روایات هم آمده که پیامبر افرادی را برای تبلیغ دین به برخی نقاط می‌فرستادند که دارای ویژگی‌های خاص ظاهری و بیانی باشند. مهارت بیان و آراستگی ظاهر اگر نباشد، تاثیرگذاری بسیار دشوارتر است. البته فراموش نکنیم که در کنار همه این تکنیک‌ها و ملاحظات باید توجه کنیم که موضوع کار کارشناس دین، هدایت است. هدایت هم در کنار همه مسائل عادی، یک جنبه الهی و فرا تحلیلی هم دارد. در هر حالی مبلغ دین باید توکلش به حضرت حق باشد و سعی کند تا حدی که می‌تواند کار خودش را انجام دهد ولی هدایت و آشنایی و علاقه‌مندی مخاطب به دین و معارف را از خداوند
طلب کند.

اشاره کردید که جامعه باسواد شده و شاید هر چیزی را بهعنوان مطالب دینی نپسندد و قبول نکند. به نظر شما عمده مطالبی که باید از سوی کارشناسان دینی و بویژه روحانیون در مدیوم رسانه ارائه شود چیست؟

ملاحظه اصلی من به عنوان روحانی این است که بتوانم در فضای تخصصی دین، یکی از مسائل و مشکلات مردم را حل کنم. مجددا تاکید می‌کنم، امروز ما ادعا داریم که دین حرف‌های زیادی برای اداره جامعه دارد و به همین دلیل نیازبه توسعه دانش دینی و آموزش آن داریم. واقعیت این است که روحانیت امروز به مقتضای گستردگی مسائل اجتماعی و همچنین اقیانوس بزرگ معارف اسلامی یک تبلیغ بسیط و محدود به دانش یک نفر و دو نفر نیست.

جامعه امروز به مسائل دینی هم به صورت تخصصی نگاه می‌کند. مثلا ممکن است از یک روحانی جوان، پند اخلاقی نپذیرد یا از یک فقیه کهنسال انتظار نداشته باشد که به سختی برخی الفاظ غربی را برای القای روزآمدی ادا کند. هر دوی این‌ها آسیب‌هایی است که گاهی رسانه از آن ضربه خورده است. بنابراین فکر می‌کنم الان رسانه ما به جایی رسیده که وقت آموزش احکام سراغ من نیاید یا در زمان ارائه مطالب با موضوع دین و روان به آن روحانی بزرگواری که سال‌ها در فقه تطبیقی مطالعه کرده، مراجعه نکند.

به نظر می‌رسد، باید روحانیونی که در رسانه زیر ذره‌بین اجتماع قرار دارند حتما به این موضوع توجه کنند که دین شناسی امروز، ده‌ها علم بین رشته‌ای را ایجاد کرده که برای ارائه مطلب در آن نیاز به فراگیری مطالب مختلف از علوم متفاوت است. عالمی که درباره اقتصاد اسلامی صحبت می‌کند، باید حتما اقتصاد مدرن دنیا را بلد باشد. روحانی که درباره خانواده حرف می‌زند، باید سواد روان‌شناسی و مشاوره نوین مسلط باشد و از این نوع مثال‌ها...

با توجه به رویکرد فردی تان به دین و روان فکر میکنید، این نوع مواعظ چقدر در مخاطبانتان موفق بوده و میتواند به رشد دینداری و استحکام شخصیتی آنها کمک کند؟

آنچه در بازخوردهای مباحثی که در این چند سال ارائه کردم در فضای رسانه یا دوره‌های حضوری و سخنرانی‌های دانشگاهی دریافته‌ام، نشان می‌دهد، دین صلاحیت بالایی برای تامین بهداشت روانی و صیانت از آدم‌ها در فضای روحی و عاطفی دارد.

به عبارت ساده ما وقتی درباره دین و روان حرف می‌زنیم بدون آن که ادعا داشته باشیم که دین مانند روانپزشکی و روان شناسی بالینی کارش کشف شخصیت یا درمان معضلات روحی و روانی است، سعی می‌کنیم به مخاطب یاد بدهیم که با درک معنا در زندگی و جلوگیری از افتادن در تله‌های روانی و سایر آسیب‌هایی که عمدتا هم ناشی از فقدان معنویت است؛ پیش از چالش‌های عمده بتواند خودش را حفظ کند و اگر دچار معضلاتی شد، به او کمک کنیم که خودش را بیابد. این یک نگره‌ای است که هم مستند دینی دارد و هم علم روز جهان آن را تائید می‌کند.

مصاحبه ها ()
نظر جدید
0%